آواکتاب

عالی بود خدمات می خواهم سایت جدید ارایه دهم

آواکتاب

عالی بود خدمات می خواهم سایت جدید ارایه دهم

جنگ جهانی بی پایان

دوشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ۰۸:۴۲ ب.ظ

  به نام خدا

مرد میان سالی برای اعتراف نزد کشیش میرفت

 

 

 

 

 

وقتی که به کلیسا رسید از کشیش درخواست کرد تا چند دقیقه ای به حرف هاش گوش کنه . مرد میان سال گفت : من در زمان جنگ جهانی دوم به مردی در خونه ام پناه دادم .

کشیش میگه خب این که کاره بدی نیست ! خیلی هم کار پسندیده ای کردی .

 

 

مرد میگه : درسته ؛ ولی من هفته ای پنج دلار از اون پول میگرفتم تا اجازه بدم که در خونه ی من بمونه .

 

 

کشیش میگه درسته کارت خوب نبوده ولی تو این کارو با نیت بد که انجام ندادی . و می خواستی مخارج زندگی تو تامین کنی .

 

 

مرد میگه خداروشکر؛ متشکرم ! خیالم راحت شد . فقط ی سوال دیگه دارم .

 

 

کشیش گفت  بگو فرزندم

 

 

 

مرد میپرسه آیا بهش بگم که جنگ تموم شده ؟ 

  • امیرحسین افتخار

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی